«رخت سرخ دشت»دلم پیش حواس چشمانش بود،اما قصه سبز بهار،نام تمام جادههای روستایی قلب من بودهمیشه،مثل قصه های قدیمی مادر بزرگدلم می خواست،زمستان سرد شمعدانی های عاشق،پایانی عاشقانه داشته باشد:تصویر آبی آسمان،پشت پنجره های خانه ایی دور....راه دور سفر،روزها شکفتن تو در کاسه غمگین دلم استتو را من همیشه،در خوابهای شبانه راه می روم،در سفرهایم روایتدر نبض هر ماه چهارده جستجو...تو،تو ای دل من،اگر این روزهای خسته سفر را به یاد نیاوری،چگونه نیمه های شب،زیر نور ماه تابیده بر رخت سرخ دشتشعری عاشقانه برای خودت خواهی نوشت؟#فروردین1403 #سفر_با_دوچرخه #حجت_فرهنگدوست گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:44